عشق است که انسان را به مدارج عالی میرساندنه زور و نه زر
دردمند دردمند

 

 

 

از آن سبب به دیر مغانم عزیز میدارند

آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

حافظ

روز سوم دسمبر، هفده سال از وفات مرحوم ببرک کارمل و روز چهارم دسمبر سال جاری میلادی هفت سال از وفات محمود بریالی رهبران پرافتخار ح. د. خ. ا وقت سپری میشود. از اینکه آنها نظر به عشق آتشین که با مردم و کشور خویش داشتند بیشترین وقت زندگی گرانبهای خویش را بخاطر نجات انسان زحمتکش از چنگال نظام اسبتداد خودکامه شاهی وقت و حاکمیت فیودالان جبار، گروه های بنیادگرد عقب گرد و حامیان خارجی شان صرف کرده بودند و تا آخرین مرحله زندگی از دفاع خط اصولی زحمتکشان کشور عدول نکرده در دفاع آنها قرار داشتند. از همین لحاظ است که مبارزین واقعی راه آزادی، ترقی، دموکراسی و میلیونها تن مردم حق شناس و باسپاس افغانستان از طریق نوشتن مضامین نشریات، تدویر مجالس، محافل در داخل و خارج کشور خاطرات شان را گرامی داشته از کارنامه ها مبارزات و قهرمانی هایشان به نیکویی یادآوری و تجدید تعهد نموده که تا آخرین مرحله توان و زندگی بخاطر انجام آرمان های آنها و سایر مبارزین راه حق، عدالت و رشد دموکراسی، ترقی، صلح و ثبات واقعی کار و مبارزه نمایند.

گرچه در مورد شخصیت و نقش رهبران گرامی ما در حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در چند دهه گذشته عده ای از رفقا و دوستان از جمله عبدالوکیل کوچی، داکتر حمیدالله مفید، رستمی و سایرین از طریق سایت ها، نظریات و دیدگاه های خویش، رفقا و مردم ما را ابراز نموده اند. من هم به صفت یک تن از رهروان راه آن بزرگ مردان با در نظرداشت تأیید همه جانبه از تحلیل علمی و منطقی رفقای متذکره شمعه ای از عملکردهای آنها که در طول چندین دهه آموخته ام میخواهم خدمت خواننده گان گرامی یادآور شوم.

رفیق کارمل در بخشی از سخنرانی خویش در پلینوم هفتم کمیته ح. د. خ. ا وقت گفت: فراکسیون بازان به افراد و یا گروه هایی گفته میشود که در داخل حزب بر علیه اساسنامه و برنامه آن عمل می نمایند. وی تأکید مینمود که وحدت حزب را مثل مردمک چشم خویش حفظ نمائید. با تأسف با گذشت زمان هنوز هم یک عده رفقا زیرنام دوستی با کارمل اتخاذ تصامیم اکثریت اعضای رهبری را نادیده گرفته با لجاجت میخواهند نظریات مغرضانه خویش را غرض کسب قدرت بالای اکثریت اعضا تحمیل نمایند. به عقیده من این یک ضربه مهلک و بسیار خطرناک بخاطر اغفال کردن یک عده مبارزین راه ترقی و دموکراسی بوده و میباشد.

رفیق کارمل در بخشی از سخنرانی در پلینوم شانزدهم و تیزس های ده گانه خطوط اساسی مشی مصالحه ملی را بیان نمود. با تأسف بعد از مسلط شدن ستون پنجم در حزب کمونیست اتحاد شوروی به رهبری گرباچف بخاطر انحراف دادن مشی اصولی حزب ما بازیهای راه اندازی شد و در آخرین نشستی که رفیق کارمل با گرباچف این دشمن صلح و سوسیالیزم داشت تأکید نمود تا زمانی که ده ها هزار لانه تروریزم که در آنطرف خط دیورند زیرنام مدارس دینی که توسط ادارات استخباراتی کشورهای منطقه و جهان تمویل، تسلیح، آموزش داده میشوند غرض انجام حملات انتحاری به کشور ما و کشورهای منطقه و جهان اعزام میشوند، مسدود نگردد نمیتوان به تأمین صلح و ثبات واقعی امیدوار بود و شما هم نمیتوانید در مسکو خواب آرام داشته باشید.

از اینکه کرباچف و یارانش برای دوستان غربی خویش در عقب دروازه های بسته تعهدات تسلیمی دست بسته مردم افغانستان را نموده بودند به پیشنهادات رفیق کارمل گوش نداده با اتخاذ تصامیم خائنانه و جنایت کارانه زمینه به قدرت رسیدن شیفته گان زور و زر را در کشور مساعد ساختند. از همین لحاظ است که ده ها میلیون مردم از آن تاریخ تا الحال در آتش حاکمان زور و زر و حامیان منطقه و جهان آن میسوزند جان میدهند. رفیق کارمل بخاطر بلند بردن آگاهی رفقا تأکید مینمود وی میگفت بدون آگاهی لازم و الهام گرفتن از تاریخ پرافتخار کشور نمیتوان تصامیم لازم، علمی، حقیقی و انطباقی را اتخاذ نمود.

تجربه تاریخی گفته های وی را یکبار دیگر ثابت میسازد افغانهای سربلند و آزادی دوست در طول تاریخ توانسته اند پیشانی بزرگترین قدرت های استعمار و امپراطوری جهان و منطقه در میدانهای جنگ به زمین بمالند اما به نسبت عدم درک از تاریخ و موضوعات علمی و قضایای داغ روز در اتخاذ تصمیم گیری ها به نسبت اعتماد بیجا به افراد و گروه ها و شخصیت های کاذب، تصنعی، گماشته، غیر ماهر، آلوده، مغرض، استفاده جو، این الوقت، قدرت طلب، داخلی و خارجی شکست های جبران ناپذیر را متقبل شده اند. میتوان از به شهادت رسانیدن ابومسلم خراسانی به واسطه خاندان و خلیفه عباسی، دوباره به قدرت رسانیدن امیردوست محمد خان، بازیهایی که علیه امیرشیرعلی خان صورت گرفت، تحمیل امضاء معاهده گندمک بالای محمد یعقوب خان و امضاء خط تحمیلی دیورند توسط عبدالرحمن خان به قدرت رسانیدن عبدالرحمن خان، سرکوب نهضت دوره امانی، به شهادت رسانیدن غلام نبی خان چرخی، توطئه خونین بر علیه مشروطه خواهان اول و دوم، پشت پا زدن فیصله ژنیف که در زمان دکتور نجیب الله شهید به امضاء رسید، مقامات ذیصلاح دولت های امریکا و شوروی وقت بحیث تضمین کننده آن در پای آن امضاء نموده بودند بازیهای خائنانه نماینده سرمنشی ملل متحد وقت در رابطه به عملی نشدن پلان پنجم فقره ای سازمان ملل متحد، غرض انتقال قدرت از دولت جمهوری افغانستان به مخالفین، مسلط ساختن گروه های عقب گرد زیرنام طالب، انجام بازیهای ریاکارانه زیر بهانه مبارزه با تروریزم، مواد مخدر ،حکومت داری خوب، احیاء و بازسازی، دفاع از حقوق بشر، زن، بازیهای ریاکارانه و پشت پرده زیرنام مذاکره و مصالحه با مخالفین مسلح، مبارزه با فساد و غیره مشت نمونه خروار از آن میتوان یادآور شد.

رفیق کارمل در تمام صحبت های خویش بالای وحدت ملی تأکید مینمود و کسانی را که آگاهانه اختلافات قومی، لسانی، سمتی، مذهبی را دامن میزدند خائن ملی میخواند. با گذشت زمان از رهنمودهای آن هنوز هم یک عده افراد گروه ها درس عبرت نگرفته، آگاهانه یا غیرآگاهانه با ایجاد شوراهای قومی و احزابی که صبغه قومی، لسانی، سمتی، مذهبی دارند از لحاظ جامعه شناسی بزرگترین سد برای وحدت ملی میباشد، توانسته اند زمینه شعله ور ساختن جنگهای خونین را در کشور مساعد سازند. به باور مردم این افراد و اشخاص معلوم الحال از تأمین وحدت ملی بین ملیت های با هم برادر در هراس بوده، شکست ننگین خود و باداران خویش را در آن مشاهده مینمایند.

در آخرین نشست که با رفیق کارمل بعد از مسلط شدن شیفته گان قدرت و ثروت داشتم وی حل دشواریها در هر زمان را مربوط به تقویه یک حزب آگاه، مبارزه، یک پارچه دانسته و افزود حزب ما ح. د. خ. ا محصول مبارزات صدها سال مبارزین آزادی دوست، ترقی پسند، صلح جو گذشته گان ما بوده ما توانستیم که آنها در یک سازمان تنظیم، رهبری با دادن آگاهی لازم بسوی شاهراه ترقی و تعالی کشور رهنمائی نمائیم و بزرگترین افتخار ما در این خواهد بود که این امانت بزرگ نیاکان خویش را بطور سالم به نسل های آینده انتقال دهیم. افزود زمانی به این اهداف بزرگ و انسانی پیروز میشویم که به توده های میلیونی کشور مراجعه از گفتن حقایق ترس نداشته باشیم. زمانی که آنها از حقایق آگاه شدند و عملکرد مخالفین شما را در گوشت و پوست خویش لمس کردند در آن وقت هیچ قدرتی نمیتواند جلو مبارزات آزادیخواهانه و صلح جویانه آنها را بگیرد.

در اخیر باید گفت بزرگ ترین افتخار و شجاعت محمود بریالی از این لحاظ قابل قدر و احترام میباشد که از آغاز جوانی تا آخرین لحظه مرگ گفته ها، رهنمودها و عملکردهای رفیق کارمل را سرمشق راه و روش زندگی خویش قرار داد و برای به پیروزی رسانیدن آن گام های استوار و عالمانه برداشت که ایجاد نهضت فراگیر، دموکراسی و ترقی افغانستان که در کنگره تاریخی ماه ثور 1391 بنام حزب مردم افغانستان نامگذاری و تصویب گردید از دستاوردهای بزرگ وی و رفقای همرزم آن میباشد.

بی مورد نیست که در این شرایط داغ و سرنوشت ساز کشور صدها هزار تن از اعضای ح. د. خ. ا و حزب وطن وقت در داخل و خارج کشور با سربلند و شکم های گرسنه در بین مردم زیست، کار و مبارزه مینمایند. این دستاوردها را محصول کار خردمندانه رهبران گرامی گذشته، برخورد عاقلانه و عالمانه سایر رفقا و حق شناسی میلیونها مردم حق شناس و کشور میدانند. و گفته نیاکان خویش را که گفته اند که عشق است که انسان را به مدارج عالی میرساند به جا میخوانند.

خلاصه اینکه به باور ما وقت آن رسیده که تمام اعضای با وجدان و مبارزه کشور در هر کجا که باشند با گرفتن الهام از درسهای گذشته و عملکرد رهبران گرامی و تحلیل علمی از وضع موجود مطابق شرایط زمان، مکان و جهان غرض انسجام میلیونها مبارزین پراکنده و بی سرنوشت دست دوستی و اتحاد را بدون بهانه جوئی، غرق شدن در خود محوری، قدرت طلبی به سوی هم دراز نمایند و با سهم گیری فعالانه در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی غرض انتخاب افراد نسبتاً خوب در ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی وظایف ایمانی و وجدانی خویش را انجام دهند. غرض برآورده شدن اهداف رهبران بزرگ و ده ها هزار خانواده شهدا راه وطن و مردم و نجات ده ها میلیون مردم از وضع موجود نباید به نوشتن چند مضمون و کتاب اکتفا کرد. اهداف آنها زمانی برآورده میشود که در غم و شادی ده ها میلیون مردم بصورت واقعی خود را شریک سازیم و غرض کسب اعتماد آنها، بخاطر کاهش دشواریهای موجود تأمین صلح و ثبات واقعی، رشد دموکراسی، تطبیق یکسان قانون و عدالت اجتماعی، رفاه همگانی، حکومت داری خوب باید مبارزه کرد تا بتوانیم خواستها و آرزوهای رهبران، شهدا و ده ها میلیون مردم خویش را برآورده سازیم.








December 8th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات